تنهایم
سادگی مرا ببخش که خویش را تو خواندم
برای برگشتن تو به انتظار ماندم
سادگی مرا ببخش که دلخوش از تو بودم
تو را به انگشتر شعر مثل نگین نشاندم
به من نخند و گریه کن چرا که جز نیاز تو
هر چه نیاز بود و هست از در خانه راندم
اگر به کوتاهی خواب،خواب مرا سایه شدی
به جرم ان داغ عطش بر لب خود نشاندم
گناه از تو بود و من نیازمند بخششت
چرا که من از ابتدا تو را ز خود نراندم
گناهکار هر که بود کیفر ان مال من است
به جرم ان داغ عطش بر لب خود نشاندم
گلوی فریاد مرا سکوت دعوت تو بود
ولی من این سکوت را به قصه ها رساندم
15726 بازدید
4 بازدید امروز
10 بازدید دیروز
19 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian